مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:24386 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:21

تكليف حقيقي انسان در عالم چيست؟ آيا غير از (لله شدن) مي توان چيزي راپذيرفت؟
1. از نظر قرآن، انسان مسافري است كه با شتاب و تلاش در حال سير و سفر است و پايان سير او نيز ملاقات با خداوند است، {V(انشقاق/6 - 12) V}در اين صورت حركت او سيري است عمودي و طولي يعني تكاملي و ملكوتي نه سيري افقي و اقليمي زيرا خداوند در منطقه و جايگاه ويژه نيست بلكه انسان به هر سو كه روي آورد چهره به سوي خدا كرده است زيرا {A{/Bهُوَ اَلَّذِي فِي اَلسَّماءِ إِلهٌ وَ فِي اَلْأَرْضِ إِلهٌ {w2-10w}{I43:84I}/}A}، {V(زخرف/84)V} وجه به سوي شرق وجه به سوي غرب؛ زيرا: {A{/Bوَ لِلَّهِ اَلْمَشْرِقُ وَ اَلْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اَللَّهِ {w1-10w}{I2:115I}/}A}، {V(بقره/115)V}. 2. خداوند كريم از سير انسان به صيرورت ياد كرده است و صيرورت يعني تحول و شدن از نوعي به نوع ديگر و از منلي به منزل ديگر و از مرحله اي به مرحله ديگر تكامل يافتن است. امّا خداوند متعال با لحنهاي گوناگوني غايت اين صيرورت را بيان مي فرمايد: 1-2. گاهي صيرورت را به سوي «ضمير غايب» مطرح مي كند، {V(مائده/18، غافر/23، شوري/15، تغابن/3)V} گرچه اين ضمير به الله بر مي گردد، امّا چون الله به عنوان اسم ظاهر و تعيني از تعينات الهي است صيرورتي فراتر از آن هم يافت مي شود كه به چهره ضمير غيبت در مي آيد. 2-2. گاهي غايت صيرورت از چهره غيبت فراتر مي رود و به صورت خطاب جلوه مي كند {A{/Bوَ إِلَيْكَ اَلْمَصِيرُ{w32-34w}{I2:285I}*/}A}، {V(ممتحنه/4، بقره/285)V} در اين مرحله صيرورت نه به سمت اوست و نه به طرف ضمير غايب بلكه خطاب «به سوي تو» است. 3-2. دسته سوم غايت صيرورت را به صورت «به سوي ما» مطرح مي كند، {V(ق/43)V} وقتي خداوند به صورت جمع از كلمه «ما» استفاده مي كند يعني من با همه اسماء و صفات خود غايت صيرورت شمايم. 4-2. گاهي نيز غايت صيرورت به صورت ضمير متكلم وحده است مي فرمايد: «صيرورت شما به سوي من است»، {V(لقمان/14، حج/48)V}. گرچه هر يك از اين مراحل كمال است و صيرورت به سوي خداوند است امّا هر مرتبه اي نسبت به مرتبه قبلي كمال برتر است تا به آن برترين مرحله كه نهايت ظرفيت انساني را فراهم مي آورد و براي شهود مبدء و منتهاي هستي انسان را به قله شهود مي كشاند. ولي در هر صورت غايت صيرورت انسان اوست. 3. خداوند متعال منتهاي صيرورت و هجرت انسان را با عنوان «خليفة اللهي» نيز ياد كرده است، {V(بقره/30)V} يعني انسان در حركت خود هنگامي به مقصد نهايي بار مي يابد كه مظهر اسماء حسناي الهي شده باشد و اين همان مرتبه خليفة اللهي است كه تنها انسان در ميان موجودات عالم هستي شايستگي آن را پيدا كرده است. 4. تنها زماني امكان دارد كه آدمي به مبدء غايي حقيقي خود نايل شود كه همه اعمال، رفتار، حالتها، عقايد، افكار و اوصافش براي خداوند متعال باشد و جز او هيچ چيز درك نداشته باشد همچون حضرت ابراهيم(ع) كه فرمود: {A{/Bإِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ اَلْعالَمِينَ {w2-12w}{I6:162I}/}A}، {V(انعام/162)V}. از اين رو، تنها تكليف محوري و حقيقي انسان در عالم هستي آن است كه بكوشد با شناخت راه و هدف خود را از آلودگي ها، گناهان و تعلقات برهاند و تنها رنگ خدايي به خود بگيرد تا بتواند به مقام مظهر اسماي الهي باريافته و در منتهاي صيرورت خويش شاهد وجه خداوند متعال باشد. {Sداني كه چيست دولت؟ ديدار يار ديدن # در كوي او گدايي بر خسروي گزيدن S} {V(حافظ شيرازي)V} توصيه مي كنيم در اين باب ج 14 تفسير موضوعي قرآن كريم حضرت آيةالله جوادي آملي را تهيه و مطالعه فرماييد: صورت و سيرت انسان در قرآن، اسراء، قم، زمستان 1379، چاپ اوّل.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.